از دیدن این عکسا روده بر میشی

از دیدن این عکسا روده بر میشی

عکس های لیلا میلانی


ادامه مطلب
نویسنده: اقا سعید ׀ تاریخ: چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

عروس باحال مرد زن زلیل

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

نویسنده: اقا سعید ׀ تاریخ: دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

گلشیفته فراهانی در مجله نکست لیبراسیون

گلشیفته فراهانی در مجله نکست لیبراسیون


 

4.jpg

 

 
1.jpg

 
2.jpg

 
5.jpg

 

نویسنده: اقا سعید ׀ تاریخ: دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

الو الو 110
 
عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت
نویسنده: اقا سعید ׀ تاریخ: دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

دیالوگــ جالب حامد بهداد در فیلم نارنجی پوش:
دیالوگــ جالب حامد بهداد در فیلم نارنجی پوش:
نـریـز آقــا! آقـا آشغال نریز، رو چمن آشغال نریز، من بیام تو سفرتون بگوزم خوبه؟
 
 
عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت
نویسنده: اقا سعید ׀ تاریخ: دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ابتکار هنرمندانه
 
عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت
نویسنده: اقا سعید ׀ تاریخ: دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

فردوسی پور در گزارش بازی ایتالیا: موهای بالوتلی یکم بلندتر بود بی شباهت به سرندیپیتی نبود

عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت

نویسنده: اقا سعید ׀ تاریخ: دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

تا به حال حیوانات رقاص دیده اید

گروه اینترنتی خورشید | khorshidgroup.org


ادامه مطلب
نویسنده: اقا سعید ׀ تاریخ: دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

داستان کوتاه زیبای روح دخترک خیلی قشنگه اشک من یکیو دراورد حتما بخونید

درِ مطب دکتر به شدت به صدا درآمد. دکتر گفت در را شکستی! بیا تو. در باز شد و دختر کوچولوی نه ساله ای که خیلی پریشان بود به طرف دکتر دوید و گفت : آقای دکتر! مادرم! مادرم! و در حالی که نفس نفس میزد ادامه داد : التماس میکنم با من بیایید، مادرم خیلی مریض است. دکتر گفت : باید مادرت را اینجا بیاوری، من برای ویزیت به خانه کسی نمیروم. دختر گفت : ولی دکتر، من نمیتوانم، اگر شما نیایید او میمیرد! و اشک از چشمانش سرازیر شد

.
 دل دکتر به رحم آمد و تصمیم گرفت همراه او برود. دختر، دکتر را به طرف خانه راهنمایی کرد، جایی که مادر بیمارش در رختخواب افتاده بود. دکتر شروع کرد به معاینه و توانست با آمپول و قرص، تب او را پایین بیاورد و نجاتش دهد. او تمام شب را بر بالین زن ماند، تا صبح که علایم بهبودی در او دیده شد. زن به سختی چشمانش را باز کرد و از دکتر به خاطر کاری که کرده بود تشکر کرد. دکتر به او گفت : باید از دخترت تشکر کنی، اگر او نبود حتماً میمردی! مادر با تعجب گفت : ولی دکتر، دختر من سه سال است که از دنیا رفته! و به عکس بالای تختش اشاره کرد. پاهای دکتر از دیدن عکس روی دیوار سست شد. این همان دختر بود! یک فرشته کوچک و زیبا ..

نویسنده: اقا سعید ׀ تاریخ: دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

داستان جالب زنو شوهر باوفا

مرد جوانی نزد پدر خود رفت و به او گفت : می خواهم ازدواج کنم. پدر خوشحال شد و پرسید : نام دختر چیست ؟ مرد جوان گفت : نامش سامانتا است و در محله ما زندگی می کند . پدر ناراحت شد . صورت در هم کشید و گفت: من متاسفم به جهت این حرف که می زنم . اما تو نمی توانی با این دختر ازدواج کنی چون او خواهر توست. خواهش می کنم از این موضوع چیزی به مادرت نگو. مرد جوان نام سه دختر دیگر را آورد ولی جواب پدر برای هر کدام از آنها همین بود.

با ناراحتی نزد مادر خود رفت و گفت: مادر من می خواهم ازدواج کنم اما نام هر دختری را می آورم پدر می گوید که او خواهر توست ! و نباید به تو بگویم . مادرش لبخند زد و گفت : نگران نباش پسرم. تو با هریک از این دخترها که خواستی می توانی ازدواج کنی . چون تو پسر او نیستی . . . !

نویسنده: اقا سعید ׀ تاریخ: دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ماجراي شراب و خر !!! (طنز جالب)

پدری برای آنکه از مضرات شراب پسرش را آگاه کند,جلوی یک خر,شراب گذاشت و خر به شراب لب نزد!


 پدر به پسر گفت:دیدی فرزند عزیزم؟حالا چه نتیجه ای میگیری؟


پسر گفت:نتیجه میگیرم هر کی مشروب نخوره، خره !!! wink

نویسنده: اقا سعید ׀ تاریخ: دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ببخشید آقا!من میتونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم !؟ قابل توجه مردا بی غیرت

جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی موأدبانه گفت:
ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟
مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد :
مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری ... خجالت نمی کشی؟ ...

جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور موأدبانه و متین ادامه داد

خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم ... حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم

مرد خشکش زد ... همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد ...

نویسنده: اقا سعید ׀ تاریخ: دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

اخر هرچی تیپه این اقا قشنگه

مرد زن نما در خیابان های آمریکا + عکس

نویسنده: اقا سعید ׀ تاریخ: یک شنبه 18 تير 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

عکس های الناز شاکردوست جدید

الناز شاکردوست


ادامه مطلب
نویسنده: اقا سعید ׀ تاریخ: یک شنبه 18 تير 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

عکس های عسل بدیعی

 


ادامه مطلب
نویسنده: اقا سعید ׀ تاریخ: یک شنبه 17 تير 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 ... 14 15 16 17 18 ... 38 صفحه بعد

درباره وبلاگ

سلام من تنها تا ابد هستم به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم خوشتون بیاد و نظر بدین هر مطلبیم خواستین بزارین تو نظرات منم واستون میزارم


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , loveclassic.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM